جدول جو
جدول جو

معنی تلخ بهر - جستجوی لغت در جدول جو

تلخ بهر
(تَ بَ)
کنایه از مدبر و بدبخت. (آنندراج) :
شهنشاه شکرریزان دهری
اگرچه شوربخت و تلخ بهری.
زلالی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ عُ)
تلخ عیش. آنکه به سختی و زحمت زندگانی می کند. (ناظم الاطباء). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بَ)
دهی از دهستان پائین رخ است که در بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع است و 345 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(تَ بِ)
آبی که بصورت قی برآید با طعم تلخ. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(تَ بَ)
کم نصیب. فقیر. بی چیز. کم نعمت:
نشان داد داننده از کار شهر
که شهریست این از جهان تنگ بهر.
نظامی.
رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
میوۀ دشتی ناگوار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنگ بهر
تصویر تنگ بهر
فقیر، بی چیز، کم نعمت
فرهنگ لغت هوشیار